از اونجا که قصد دارم مطالبم در مورد استنباط های شخصی ام در باره ی کتاب های تورات و بعد از اون انجیل و سبس قرآن رو قسمت به قسمت و بعد از خوندن هر بخش اینجا بگذارم برام مهمه که اول مقدمه ای در باره ی دلیل این کار بگم.

این کتاب ها بی شک از تاثیر گذارترین ها (بهانه ها) برای بزرگترین اتفاق ها و بعضا جنایاتی بوده که در تاریخ بشریت صورت گرفته. فصل هایی از تاریخ بر مبنای گفته ها و تفسیرها از این کتاب ها شکل گرفته اند. جنگ ها و متاسفانه جنایت ها به نام مذهب و به استناد این کتاب ها هنوز و در جای جای این کره ی خاکی صورت می گیرند. جوامع وقوانین به استناد این کتاب ها و تفسیر های مختلف از این کتاب ها دگرگون می شند. زندگی آدم ها و خانواده ها بر مبنای این کتاب ها شکل میگیرند. بسیاری از مردم به طور منظم به کلیسا, کنیسه, یا مساجد می رند.

این کتاب ها به شدت در زندگی شخصی و خانوادگی من به دلیل جوامعی که درشون رشد کرده ام تاثیر گذار بوده اند. به جرات می تونم بگم هیچ کتابی به اندازه این سه کتاب خونده نشده و تاثیر گذار (کاری به مثبت ومنفی بودنش نداریم) نبوده.

پس تصمیم گرفتم هر سه کتاب رو بخونم. از قدمت دار ترین شروع کرده ام و از ابتدای کار. برای این که جدی تر انجامش بدم تصمیم گرفتم استنباط خودم رو هم اضافه کنم و خلاصه ی هر باب رو. وقفه افتاده که به دلیل دغدغه های شخصی ام بوده. اما ادامه خواهد داشت.

به همین دلایل از ابتدا شروع می کنم. از باب اول سفر اول کتاب تورات. می خونم. خلاصه ی باب و استنباط شخصی ام رو در وبلاگم یادداشت میکنم.

و…این وبلاگ نه مذهبی هست و نه من مذهبی هستم. فقط می خوام قسمت به قسمت بخونم و بدونم مطالب چی هستند بدون نگاه کردن به هیچ تفسیر و تحقیق و کتاب دیگه ای. همین و همین.

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار