در باب یازدهم نکته ی جالب در مورد همزبان بودن تمام ابنای بشر هست و این که خداوند برای این که به نوعی اتحاد و موفقیت های بشر رو محدود کنه در زبان اونها اختلاف ایجاد می کنه و در زمین پخششون می کنه. نکته ی جالب دیگه در مورد طول عمر ابنای بشر در اون زمانه که حدود سیصد چهارصد سال هست!

در مورد باب دوازدهم دو نکته جالبه. اول این که ابراهیم به دلیل فرار از قحطی در سرزمین کنعان به سمت مصر می ره که فرعونیان ساکنش بوده اند. این دوباره فرضیه ی دوگانگی (یا چند گانگی) نسل و آفرینش رو تایید می کنه. دوم اینه که سارا (همسرش رو) به عنوان خواهرش معرفی می کنه. دلیلش هم اینه که سارا بسیار زیبا بوده و ابراهیم می ترسه که فرعون برای صاحب شدن سارا ابراهیم رو بکشه. به هر حال از قرار معلوم فرعون سارا رو به همسری می گیره ( یا حالا فقط باهاش آمیزش جنسی می کنه) و بعد که بر اثر خشم خداوند دربار فرعون دچار بیماری می شه (نمی دونم به چه نحوی) متوجه می شه که سارا همسر ابراهیم هست. ابراهیم رو سرزنش می کنه که سارا رو به عنوان خواهرش معرفی کرده بوده و ابراهیم و سارا رو به سمتی روانه می کنه.

مهم اینه که خداوند به سبب گناهی که شخص گناهکار ندانسته مرتکب می شه مجازات می کنه. با فرض این که خداوندی هست و این هم کلام خداوند هست به دو شکل دیگه هم می شه تفسیر کرد. یکی این که این روایات فقط برای بیان حکم هست بدون این که واقعا به همین شکل واقع شده باشند. دوم اینکه خداوند گاهی مجازات نمی کنه بلکه نشانه ای رو می فرسته برای این که شخص متوجه بشه که عمل اشتباهی رو انجام داده و تصحیح کنه.

پیامیران خدا کلا آدم های جالبی بوده اند و کارهای عجیبی کرده اند. شاید هم رسم و رسوم اون دوران بوده. شاید هم بیچاره ها آدم بوده اند. منتها شکر خدا از قرار معلوم کاری به کار باقی ابنای بشر نداشته اند. ولشون می کرده اند به امان و قضاوت خود خدا. اینقدر از قول خدا ملت رو آزار نمی داده اند.

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار