يه تلنگر به يكي از دونه هاي دومينو مي خوره,‌ مي افته, مي خوره به بعدي, بعدي مي افته, مي خوره به بعدي….تا آخر.
شايد من, يا تو, شايد ما همون دونه اي از دومينو باشيم كه ضربه رو روي خودش مي گيره. مقاومت مي كنه و نمي افته,‌ تا بقيه ي دونه هاي دومينو هميشه صاف و راست سر جاشون بايستند.

شايد اينطوري ديگه خيلي از دومينو ها سرنگوني رو سرنوشت محتوم همه ي قطعه هاي دومينو ندونند.

دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار