دوره ي آخر زمون كه مي گن همينه.

برنامه ي صبح راديو در مورد ارائه ي خدمات جنسي براي بانوان برنامه داشت. تعداد بانوان _سن هجده ساله تا هشتاد ساله_ كه براي گرفتن
خدمات جنسي به جزاير كاراييب (و از جمله پر طرفدارترين مراكزش جاماييكا(سفر مي كنن رو به افزايشه.
اين روند از سالهاي هزار و هشتصد و پنجاه به اين سمت كه خانوم ها يي كه از نظر مالي مستقل بودن و همچنين تونستن به قصد تفريح
بدون شوهر ها _يا مردهاشون_ مسافرت كنند شروع شد.
اولين سري بانوان اروپايي بودن كه به ايتاليا و يونان و مراكش _و يه جاي ديگه كه يادم نمياد!_ سفر كردن و در مقابل خدمات جنسي پول
دادند.
سري هاي بعدي هم وجود داشتن تا حالا. از جمله مراكز حاضر جامائيكا و جزاير كاراييب هست به انضمام يونان (به نظرم).
خانومي كه كتاب رو نوشته خودش به آمريكاي لاتين سفر كرده و خدمات جنسي خريداري كرده. بعد از طلاقش نياز داشته روحيه ي شكسته
شده اش رو جبران كنه. تفريح كنه و با يه آدم خوش مشرب خوش بگذرونه طوري كه در محل كارش و محل اقامتش كسي خبردار نشه.
ساير خانوم ها هم به دلايلي كمابيش مشابه به مسافرت هاي تفريحي مي رن كه از ابتدا مي دونن قسمتي از هدف مسافرت و قسمتي از
تفريحات مسافرت خريد خدمات جنسي هست.

گرچه از هر رده سني و شغلي _خصوصا مرفه تر ها_ در اين گروه هست اما بيشترين رده ي سني رو چهل تا شصت سال تشكيل مي ده.
جالبه كه بيشتر خانوم هاي اروپايي خريدار هستن و خانوم هاي آمريكايي و كانادايي_كه از سردي مردهاشون (مردهاي آمريكايي
جدا كسل كننده ان) حوصله شون سر مي ره در رده ي بعدي قرار مي گيرن. و خلاصه مي رن كه يه مدت دور از محل زندگي شون با يه
كسي خوش بگذرونن و برگردن بي اين كه آب از آب تكون بخوره…
جزييات بيشتر توي كتاب خانومه هست.

بفرماييد. مي گم دوره ي آخر زمونه. خدايا توبه!!!
____

خاك به سرم. كل اطلاعات امروزم راجع به بي ناموسيه! ايناهاش. اين هم يكي ديگه.
يه ايستگاه راديويي ديگه _اين يكي يه كم تو مايه هاي خلاف كه يه ذره هم جوات قاطيش داره_ آگهي داشت براي قرار ملاقات براي كساني
به دليل كارشون خيلي گرفتار هستن.
قرار ملاقات ها مختص ساعات نهار هست!
____

فكر كنم گل آقامون كل راديوهاي خونه و ماشين رو از دسترس من دور كنه! حالا هي بگين جمهوري اسلامي واسه چي سانسور مي كنه
____

بابا بي خيال…اينها ديونه ان!!! چه خبره اونجا؟! خجالت داره !! يكي نيست بگه رييس كشوري ناسلامتي!
(اين جمله ي آخر يه كم بي تربيتيه. ببخشيد).
توي اين مملكت قشنگ همه ي ملت در برابر هر كلمه اي كه مي گن و هر باري كه انگشت تو دماغشون مي كنن مسئولن, غير از خود مسئولين كه چپ و راست حرف مي زنن و تكذيب مي كنن و هر انگشتي به هر جاي هر كي مي خوان مي كنن.

دوستتون دارم. خوش بگذره. به اميد ديدار