کاش می شد فکر آدم ها رو خوند.
گرچه…بخشی از زیبایی زندگی همینه.
مهم هم نیست اگه آدم ها برات مهم نباشن.

مواردی برای آدم پیش میاد که کاملا تازه ست.
صرفنظر از دلپذیر یا خراشنده بودن شون زیبایی شون به اینه که برای اولین بار باهاشون برخورد می کنی.

چرا وقتی یه چیزی بی نهایت برای آدم مهمه آدم همون رو داغون می کنه؟
قوه ی تعقل آدم فلج می شه؟ یا…آدم به شدت و بی نهایت احمق می شه؟
همینه که می گم باید یکی به آدم بگه. باید کسی جلوی آدم رو بگیره. کمک کنه. که آدم کار احمقانه نکنه. که…
خصوصا وقتی آدم می دونه کسی هست که می تونه کمک کنه!

و…یه اهنگ
به یه نظر دلت هوای چیزی رو می کنه که نیست. که هیچ وقت نبوده. که…کاش بود.
دل من یه گیلاس شراب ناب می خواد. شراب قرمز…

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار