پاسخ چیستان, مقابل چشم های همه!! حالا یا کسی چیستان را نمی بیند. یا در لفافه پیچیده, یا پاسخ دور از ذهن است, یا کسی به چیستان اهمیت نمی دهد, یا پاسخ را می دانند و کسی به روی کسی نمی آورد!

دختران ننه حوا, حس هاشان همه مشترک است.
فرقی ندارد پوسته ی رویی هر چه باشد, پوسته ی زیری, حس مشترک, درد مشترک, شادی های کوچک , همه یکی ست.
نمودش, متفاوت.

عذاب را می کشی, به کدام گناه.
حافظه شاید یاری نمی کند. لعنتی, کاش این حافظه هم فایل داشت و بک آپ و صد البته…دیلیت.

تهي كن جام را اي ساقي مست
كه امشب ميل جام ديگرم نيست
مرا از سوز ساز و خنده ي مي
چه حاصل ؟ زانكه شوري در سرم نيست
خوش آن شب ها ، خوش آن شب هاي مستي
كه با او داشتم خوش داستان ها
شرابم شعله مي زد در دل جام
در آن مي سوخت عكس آسمان ها
خوش آن شب ها كه مست از ديدن او
هوايي در دلم بيدار مي شد
لبش چون جام سرخ از بوسه اي چند
لبالب مي شد و سرشار مي شد
چو از گيسوي او مي آمدم ياد
سرودي تازه برمي خاست از چنگ
به دستم تارهاي موي او بود
به چنگم ناله هاي اين دل تنگ
نگاه خنده آميزش در آن چشم
به لطف نوشخند صبح مي ماند
مرا گاهي به شوق از دست مي برد
مرا گاهي به ناز از خويش مي راند
سرودم بود و شور نغمه ام بود
كه چشمانش نويد زندگي داشت
در آن شب هاي ژرف پر ستاره
چو چشم بخت من تابندگي داشت
كنون او رفت و شور نغمه ام رفت
از آن آتش به جز خاكسترم نيست
تهي كن جام را اي ساقي مست
كه ديگر ، ميل جام ديگرم نيست

شعر از نادر نادرپور

دوستتون دارم, خوش بگذره, به امید دیدار