بي تابي, غريب است.
در حضيض يك نيستي تاريك
بي تابي از كجا هست مي شود؟
مي تابد؟

نقش هاي غير واقعي
نقش هاي هستي
در اين واحه هاي ياد هاي فراموش شده
در كدامين ياد رنگ مي بازند؟
انعكاس مي يابند؟

ديرگاهي است
حسي نمانده
هر آنچه لمس مي شود ,‌هست
و باقي…
هيچ

حس غريب آشناي امروز
هواي نفس نفس هاي روز هاي دور
در اين خلاء كامل
از كجاست؟

گردباد باز مي آيد.
گردباد…

دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار