۱)‌ديروز مارتين يه ايميل برام فرستاد كه داره مي ره ماه عسل, يك هفته و نيم نمياد سر كار, و ازم خواسته بود كه براش دعا كنم!!! نمي دونم اينجا اين فقط يه اصطلاحه؟ يا اين كه راست راستي بايد براش دعا كنم. خلاصه دستم به دامن همه تون, مارتين احتياج به دعا داره. جميعا براش دعا مي كنيم.!!!

بامزه است اين بشر.
ولي بالا بره پايين بياد من مي گم ايوانا حسابي بهش سره. سه بار بيشتر نديده امش, اما خيلي از دخترك خوشم اومده.

۲) هوا امروز عالي بود. مخصوصا ماشين رو يه جاي دور پارك كردم كه يه تكه رو پياده راه برم. كاش اصلا نبايد سركار مي اومدم امروز.

۳) اين كلاس فرانسه ي ما خيلي با حاله. امروز آخرين جلسه ي كلاسه. منتها گذر از يك ترم به ترم ديگه اصلا محسوس نيست. امروز مي شه آخرين جلسه ي اين ترم, دفعه ي ديگه مي شه اولين جلسه ي ترم ديگه. با همون معلم و همون شاگردها و همون كتاب و دفتر و دستك. بي امتحان!! فقط يه برگه كه مهر خورده مي دن دستمون و مي گن اين دختر خانم هاي گل اين سري چيز ها رو ياد گرفتن و بلدن, خوب يا خيلي خوب يا عالي بودن و مي شه برن ترم بعدي. خوب اگه كسي خوب نبوده باشه فقط مي نويسند اين رضايت بخش نبوده يا يه چيزي توي همين مايه ها و نمي تونه بياد ترم بعدي!!! فرقي هم نمي كنه. هان؟

۴)‌ هر چي باشه از كلاس رقص بهتره. اونجا اصلا چنين چيزي وجود نداره. دو سري كلاس گروهي هست. مقدماتي و متوسط. خودت مي ري, خودت بهشون مي گي كه مي خواي توي كدوم يكي اسمت رو بنويسن. اين رو مي گن دموكراسي خركي!!!!
راستش اينجوري آبكي دوست ندارم. حالا درسته كه وقت امتحان و اينها آدم همه اش مي ناله ولي ديگه اينقدر الكي هم نبايد باشه. اصلا امتحان كه نيست آدم حس نمي كنه كه داره كلاس مي ره و چيز ياد مي گيره.
كلا اين ملت آمريكاي شمالي عادت ندارند چيزي رو به خودشون سخت بگيرند. (اصطلاحش بي ادبيه. خودتون حتما مي دونين اگه بي ادب باشين!!) خيلي “تيك ايت ايزي” هستند هميشه.

۵)‌اين چند روزه كارم شركت سبك بوده. دارم حسابي خستگي در مي كنم و يللي تللي طي مي كنم. آي كيف داره.

۶) آهان راستي, يه آهنگ اون بالا اضافه شده, old song به نام secretly مال جيمي راجرز. ريتمش و شعرش رو خيلي دوست دارم. كاش وقتي شونزده هفده سالم بود پيداش كرده بودم. به نظرم خيلي خوب با حال و هواي اون دوران جور در بياد.

دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار