خوب ديگه. براي اولين بار در عمرم آرزوم برآورده شد و تشبيه ام كردند به يك خواننده. كي؟ “سلين ديون”!!!

مارك عزيز جنس خراب سفت و سخت اعتقاد داره كه من شبيه سلين ديون هستم!!!!!
چيزي بهش نگفتم. اما به شدت احساس نا اميدي مي كنم. سلين ديون از كسانيه كه من اصلا قيافه اش رو دوست ندارم!

اصلا يكي بگه با قد ۱۵۵ چطور من مارك عزيز جنس خراب رو ياد سلين ديون قد دراز مي اندازم؟

ديگه سعي مي كنم مارك رو كمتر ببينم . چون از هر دوباري كه من رو مي بينه حتما يك بارش بهم يادآور مي شه كه شكل سلين ديون هستم! :((

امروز هم تا من خر بهش گفتم مي خوام برم كلاس آواز اسم بنويسم و درس هاي آوازي كه گرفته بودم رو ادامه بدم گفت “نگفتم تو سلين ديوني!!!”. بگو دختر مجبوري به ملت توضيح بدي, فضول؟

باز كلي جاي شكرش باقيه كه به كنتس دراكولا يا ليدي فرانكشتن تشبيه نشدم.
————————————————

دلم از الان تا سه چهار ماه ديگه مثل سير و سركه خواهد جوشيد. شكل سازماني تيم ما عوض شده. از دلش دو تا تيم جديد در اومده. من توي لبه ي دو تا تيم هستم و بين دوتا تيم به اشتراك گذاشته شدم. آقا جيمي مي شه رئيس تيم جديده. كار تيم جديده هم خوشگل تره. ولي ممكنه من و ژوليت و مارتين بيفتيم توي همون تيم قبليه كه الان داريم توش كار مي كنيم. اگه زرنگ باشم و بلد باشم چطوري از فرصت ها استفاده كنم و به خودم بجنبم و باهوش باشم شانس دارم كه از لبه پام و بگذارم طرف راست (توي چارت سازماني تيم آقاي جيمي سمت راست كاغذه و تيم قبلي آقا جيمي سمت چپ) و صاف شيرجه بزنم توي تيم جديد آقا جيمي. اگه نه كه ول مي شم سمت چپ توي همين تيم فعلي كه الان هستم. رئيسم هم ديگه آقا جيمي نخواهد بود. فعلا تا مدتي دو تا رئيس خواهم داشت.
اگه نتونم شيرجه بزنم,‌يا يواش يواش شنا كنم توي تيم آقا جيمي, حسابي از خودم نااميد خواهم شد. كار كردن با آقا جيمي رو خيلي دوست دارم. به خودش هم گفتم. چيز ديگه به عقلم نمي رسه. تعداد كم مي خواد و …خلاصه كه به عرضه و لياقت خودم بستگي داره اگه راستش رو بخواين.

دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار