منتظر نتيجه ي يكي از تست ها بودم, روي گويا مطلب زير رو خوندم:

وقتى سازمان ملى جوانان آن جشنواره
مبتذل را که تصاوير زننده و اختلاط پسر و دختر، شگفتى همه را برمىانگيزد،
برگزار مىکند و برگزارکننده آن باافتخار مىگويد که الگوى برتر رادر فرهنگ
نسل جوان ارايه مىکنيم ، اين تقصير متوليان جوان نيز هست .
وى برگزارى المپياد ورزشى پسران و دختران را که به نوشته اين ماهنامه
ميعادگاه شبانه براى جوانان در دانشگاه صنعتى اصفهان شده و يا ارايه مجوز
ارشاد به کنسرت موسيقى مبتذل و تبديل مجموعه تفريحى،ورزشى به نمايش زيبايى
اندام و کشف حجاب را نتيجه بىمسووليتى متوليان فرهنگى ذکر کرده است .
نويسنده اين مقاله ادامه مىدهد : کار دوره گردى در ترويج ابتذال به جايى
رسيده که حوزه هنرى وابسته به سازمان تبليغات اسلامى برخلاف وظايف اوليه
تبليغى خود کلاسهاى آموزش تنبک ، سنتور و گيتار داير کرده و اين مراکز را
پاتوق دختران و پسران بىتعهد و لمپن ها ساخته است .

اين هم لينكش. خواستم يه پست كوتاه بنويسم و فقط يه لينك بدم و بگم “برو بابا حوصله نداريم”, وبلاگم رو باز كردم كه آپديت كنم. اين اتفاق افتاد:

معمولا وقتي وبلاگم رو باز مي كنم يه نگاه به ليست آخرين كامنت ها مي كنم. مي بينم چندتا كامنت آشغالي كازينو و قرص هاي توانايي جنسي اومده. هر چقدرشون رو كه بتونم شانسي پاك مي كنم و بعد آپديت مي كنم.
اين دفعه هم شانسي يكي از نوشته هاي آرشيو باز شد و شروع كردم به پاكسازي كامنت ها. ديدم يه سري كامنت هاي عجيب اونجاست. نگاه كردم ديدم عنوان نوشته اينه: “مانتوي كوتاه دختران ايراني“, و..بفرماييد..اين نمونه ي كامنت هاست:
مفت ببيند وخودش را دار بزند . فرهنگ و ظرفيت استفاده هر چيزي را بايد داشت تا بتوان از آن استفاده كرد.
** براي امتحان شما يك دختر ايراني را سراغ داريد كه
مانتوي كوتاه ( بالاي زانو ) بپوشد و توانسته
باشد خودش را و عفتش را حفظ كرده باشد ؟

نكند بخودتان بگوئيد : فلاني چقدر قديمي فكر ميكند !

(ولله اولا كه من ربط منطقي بين عفت و مانتوي كوتاه پيدا نكردم. ثانيا اصولا عفت رو چي تعريف مي كنيم. ثالثا اگه دختري “عفتش رو حفظ نكنه” و جامعه -كه خودمون هستيم- مشكلي براش پيش نياره, چه مسئله اي ممكنه واسه ي خود دختر خانم پيش بياد؟)

كامنت بعدي:
دختر ايراني هرچي كه باشه يك دختر ايرانيه

(بر منكرش لعنت. خب حالا كه چي؟؟!! من كه كلي هم افتخار مي كنم كه دختر يا زن ايراني هستم. كلي هم به همه پز مي دم. خيلي متوجه اين كامنت نشدم).

و…
خلاصه كه جالب بود كه اين مطلب آرشيو شانسي باز شد.

من هم پست رو عوض مي كنم:

اين پست از “برو بابا حوصله نداريم”, تبديل مي شه به:
“با اين علما هنوز مردم
از رونق ملك نا اميدند؟”

شعر از زنده ياد ايرج ميرزاست.
(بر سردر كاروانسرايي…
)

دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار