من از دولت فعلی ایران خوشم نمیاد. به دلایل مفصلی که شرحش یک یا دومتن کامل خاهد بود. همین باعث می شه که فکر کنم چه انتخاب های دیگه ای برای حکومت ایران ممکنه که داشته باشیم و هر کدوم به کجا خاهد رسید.
ایران عزیز ما یه گوهره و بدبختی اینه که قدر این گوهر رو همه گوهری های کار کشته دنیا از خود ما که صاحب اون گوهر هستیم بهتر می شناسند. منابع غنی, موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی فوق العاده , مراکز توریستی , فرهنگ چند هزار ساله , آدم های باهوش بالاتر از حد متوسط , نژاد و اصلیت خوب, و …
حالا این ها همه دست به دست هم می ده که ایران به عنوان نوعی مرکز توجه همه دولت ها ی استعمار گر و قدرتمند در بیاد. در طول تاریخ تقریبا معاصر ایران هم ما چند نوع فرمانروا داشته ایم. قاجاریه که جاهل بودند و کلا بحث خائن بودن در مورد کسی صدق می کنه که جاهل نباشه. قاجاریه به نظر من جاهل بود. امیر کبیر که سرنوشتش رو از من هم بهتر می دونید.در وطن پرستی و هوش سرشار این یکی و خوب بودنش هیچ کدوممون شک نداریم. روحش شاد.
بعدش پهلوی که به طور نسبی از قاجار بهتر بود. جهالت در خاندان پهلوی کمتر و خیلی کمتر بود, در ضمن به طور نسبی هم کشورشون رو دوست داشتند. به عبارتی سعی کردند که ارتش خوبی به وجود بیارن و غرور ملی رو در ایرانی ها ایجاد کنند. اما اینها هیچ کدوم مطلق نبود و در ضمن رضا شاه در محاسباتش اشتباه کرد و دیکتاتوری اش که در موقعیتی برای ایجاد جهش در ایران خیلی خوب بود بلای جونش شد. از طرفی محمد رضا شاه به نظر من هوش لازم و مطالعه لازم رو برای مملکت داری کشوری مثل ایران نداشت و اون هم یه جایی رسید که مثل پدرش برای استعمار خطرناک شد و به نظرمن آمریکا و اسرائیل و انگلیس بیرونش انداختند. به هر حال هم پدر و هم پسر با وجود اشتباهاتی که داشتند و خون هایی که گاه به ناحق ریختند (که به نظر من در مقام مقایسه با سایر حکومت های ایران هیچ بود), ایران رو دوست داشتند و ایرانی بودند. سعی در اشاعه فرهنگ ایرانی و در نهایت سربلندی ایران داشتند.در مورد خاندان به جامانده از آنها خیلی اطلاعی ندارم. فقط این که به نظر میاد زندگی خانوادگی سالمی دارند که حداقل خوراک خبرنگارهایی که در به در به دنبال کشف افتضاحات افراد مشهور می گردند نیست. البته از خاندان منظورم فرح و بچه ها هستند و لیلا هم که فوت کرد دیدیم که بدنام که نبوده هیچ ازش هم به نیکی یاد میشه.اما در مورد قدرت مملکت داری و درجه عشقشون به ایران چیزی نمیدونم.
حالا بحث سر اینه که برای ایران چه تصمیمی می شه گرفت. مسلما حکومتی که میاد مجبوره به خاست های استعمار تن بده. بدبختی اینه که در هر مقطعی اگه نه بگه در همون مقطع کارش ساخته است. مگر این که یه کسی مثل گاندی در هند یا مائو یا حتی کاسترو در ایران به وجود بیاد. اون هم ممکنه بشه مثل امیر کبیر و خیلی های دیگه.
بعد هم در مورد کشور مهمی مثل ایران حرکت های مردمی هم توسط قدرتها بلافاصله به انحراف کشیده خاهد شد و خود قدرتها هدایتش خاهند کرد. احتمالا انقلاب ایران مثالی از همین انحراف ها بوده که شخصی انتخاب شده و برای هدایت انقلابی که به راحتی شروع می شده سال ها تربیت شده.
پس برای بهبود و ضع ایران چهار چیز لازمه: هوش خیلی زیاد, آگاهی خیلی زیاد ,سیاستمدار حرفه ای بودن, از جان گذشتگی.
ایده آل نهایی هم به نظر من جمهوری است.نه از نوع اسلامی مسلما.(و با تمام شرایط بالا) اما فکر می کنم یه دوره گذر لازمه چون جمهوری به این راحتی در ایران به دست نخاهد امد. اما در این صورت من غصه می خورم. آخه خودم حکومت سلطنتی مشروطه رو بیشتر دوست دارم.اگر کسی دلایلی به نظرش میاد که سلطنت در ایران به جمهوری ترجیح داره لطفا حتما بنویسه و من رو خوشحال کنه!!
اما همه اینها فقط حرفه و تا به عمل پیوستنش اینقدر فاصله هست که حد نداره.
دوستتون دارم,خوش بگذره, به امید دیدار