من از سرزمین همیشه عزادارانم. من از خاک پاک ایرانم.

مادرم ایران, هیچگاه رخت عزا را از تن به در نمی اورد. آسمان دلش همیشه, همیشه, همیشه سیاه است. و پیوسته آرام آرام, بی پناهی فرزندانش را اشک می ریزد.

مادرم ايران بارها زير پاي عربها, مغولها, متفقين, افغانها, روسها, انگليس ها و ساير ملل لگدمال شده است. به مادرم ايران بارها و بارها تعدي شده است.

مادرم ايران هميشه زير سلطه ي ناپاك بيرق هاي ستاره و داس و سبز و قرمز و سياه بوده است.

مادرم ايران گوهري است بي بديل, مادرم ايران به سر و پا دريا دارد و در سينه كوير, سبز مي پرورد, در دي ماه گرماي مرداد در بدن دارد و در مرداد ماه سرماي دي .

مادرم ايران در بهترين نقطه ي كره ي خاك خانه ي مرا ساخته است.
و مادرم ايران و خانه امان هميشه بي امان هدف تاراج و هجوم دشمن بوده اند.

مادرم ايران, هجرت فرزندانش از دامانش را با حسرت و تاسف نظاره كرده است.
مادرم ايران, شكنجه و اعدام فرزندانش به دست يكديگر را با درد نظاره كرده است.
مادرم ايران, هر دم حادثه اي تلخ را انتظار مي كشد, و هميشه نگران است.
مادرم ايران خانواده و شجره نامه اش به يغما رفته و نسل هاي آتي اش توسط بيگانگان به فرزندي پذيرفته شده اند.
مادرم ايران ميراثي ندارد.
مادرم ايران از سال ها سال پيش تكه تكه شده و مظلوم هر انفصالي را گريسته است.

مادرم ايران تكه تكه شدنش و هديه شدن تكه هاي تنش توسط فرزندانش به بيگانه را ناباورانه شاهد بوده است.

مادرم ايران هديه شدنش به بيگانه توسط فرزندان خودش را به تجربه نشسته است.

مادرم ايران جان دادن خودش و اشك فرزندانش براي ناپاك ها و كرنش فرزندانش در برابر يغماگران را با تاسف نظاره كرده است.
مادرم ايران خيانت فرزندانش را ديده است, ناسپاسي فرزندانش را ديده است, مادرم ايران توسط فرزندان خودش هم به يغما رفته است و تاراج شده است. مادرم ايران را فرزندان خودش هم مورد تعدي قرار داده اند.

مادر من ايران هميشه عزادار است. مادر من ايران هميشه رخت سياه به تن دارد.

من از سرزمين هميشه عزادارانم. من از خاك پاك ايرانم.

دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار

تقديم به در گذشتگان حادثه ي انفجار قطار در نيشابور.
تقديم به خواهران و برادران عزادارم.