از تهران به طرف شمال که می ری, پیچ یک جاده رو که می پیچی باور نمی کنی که این جاده همان جاده است و این کوه همون کوه.

در زندگی تا به حال چند پیچ بزرگ داشته ام. و یکی از بزرگترین پیچ های روحی ام را همین چند وقت پیش پشت سر گذاشتم.
و کوهی که دیگر همان کوه نیست و جاده ای که دیگرهمان جاده نیست.
گویا حس بی نهایت را جایی پشت پیچ گم کرده ام و همه ی حس هایم بسیارمتعادل شده اند.
از نفرت و حسادت و انزجار مدتی است که خبری نیست, و آخرین نشانه هایش هم دیگر از بین رفته است.
خداوند کاملا طبق تعریف خودم است و خوب بودن مفهوم جدیدی پیدا کرده است. تصنع از خوب بودن بیرون کشیده شده و همه چیز کاملا از درون به بیرون است که تراوش می کند و نه بالعکس.

و چیزی که به بی حسی تعبیرش می کنم و تنها ترسم از این است که از نشانه های اولیه ی افسردگی باشد. هیچ چیزی نه عمیقا خوشحالم می کند و نه عمیقا ناراحتم می کند.در یک خوشحالی و رضایت دائمی و معمولی هستم و یک درد دائمی و معمولی با من است که ناراحتم نمی کند.
و نگرانی و فکر دیگر وجود ندارد. در این مورد بسیار بی حس شده ام.
گاهی اوقات اما نیاز شدید به حرف زدن پیدا می کنم. و این که کسی باشد که نخواهم هنگام حرف زدن خودم را فیلترکنم. از حرف هایم نه ناراحت شود و نه خوشحال, اما از حرف زدن با من خوشحال باشد. و بتوانم گاهی با تمام قدرت فریاد بزنم. هر چند شک دارم فریاد نزدنم به خاطر این است که فریاد فراموشم شده یا به این دلیل است که دلیلی برای فریاد زدن ندارم.

تنها چیزی که می دانم این است که هیچ حس بی نهایتی وجود ندارد, خودم هستم, یا خیلی خیلی به خودم نزدیکم. و هیچ کس و هیچ چیزی در دنیا نیست که متنفرم کند. یک درد دائمی اما عمیقا با من است که ناراحتم نمی کند.

در انجیل آمده که عیسی یک شب قبل از به صلیب کشیده شدن جامی پیش رو داشت که تمامی گناه های بشریت در آن دیده می شد, و عیسی از خداوند خواست که جام از پیش رویش برداشته شود.و البته برداشته نشد. چون عیسی باید بار تمامی گناهان بشریت را به دوش می کشید.

دردی که حس می کنم من را به یاد دردی که عیسی از دیدن جام داشت می اندازد. درد از گناه, از نابسامانی, از بیچارگی, اما در مقیاسی بسیار کوچکتر.
دردی نه آمیخته با تنفر, که آمیخته با عاشقی.
و من هنوز عمیقا به پیروزی خوبی بر بدی و نه خوب بر بد باور دارم…
و من هنوز عمیقا یک حس طنز در خود دارم…
و من هنوز عمیقا خوشبختم…
و من هنوز عمیقا همه را دوست دارم.

دوستتون دارم, خوش بگذره, به امید دیدار