پناه برخدا, چه سیلی.
امروز عصری هوا دوبرابر مواقع عادی تاریک شد و بارون شروع شد. اینقدر شدید بود که من از دم دراداره تا جلوی ماشین رو که پیاده اومدم شدم کت بالوی آب کشیده. همه موهام چسبید به سرم و وقتی نشستم توی ماشین ازم آب می چکید.
برف پاک کن رو گذاشتم روی دورتند تند. بعد تازه رادیورو که روشن کردم دیدم داره می گه که درحال حاضر داره یه بارون ملایم در تورنتو می باره که در ساعات شب تبدیل به یه طوفان خواهد شدو سرعت باد به 90 کیلومتر در ساعت خواهد رسید!!!! گفتم این که بارون ملایم باشه معلومه طوفان و بارون شدید شب چی خواهد بود.
از اونموقع تا حالا دارم به کسایی فکر می کنم که امشب دیر می رن خونه یا بدتر از اون به کسانی که بی خانمان هستند. فکر کنم پلیس تورنتو بی خانمان ها رو از خیابون جمع می کنه. یکی از دوستای من هست که امشب تا 9:30 شب کلاس داره. شوهرش می ره دنبالش اما باید تمام اتوبان رو از شرق به غرب تورنتوی ولنگ و واز رانندگی کنند که برسن خونه شون. به نظرتون بده اگه ساعت 10:30 شب یه کاره زنگ بزنم خونه شون و ببینم سالم هستن یا نه؟
خدا همه رو سلامت نگه داره.
مطلب دیگه این که اگر آقایی خیال ازدواج داره با بانوانی از نوع کت بالویی اصلا و ابدا ازدواج نکنه که همسران ایده آلی نیستند. بعد از این که شوهرم از مسافرت برگشته به کل یادم رفته بود که باید غذای سرد برای نهارش بگذارم. منظورم خانواده کتلت و کوکو و الویه است. طفلک توی دانشگاه امکان گرم کردن غذا نداره. من هم بهش یه ماکارونی یخ کرده ماسیده دادم!!! خدا به داد سلامتی گل آقای ما برسه. از من گفتن بود خلاصه.
دوستتون دارم, خوش بگذره, به امید دیدار