دارم مستند بی بی سی در مورد تاریخ دنیا رو نگاه می کنم. مستند های بی بی سی جزو زیباترین مستند ها هستند.

چند تا آموختنی جالب داشت.
اول این که فقط و فقط یک قبیله حدود شصت هفتاد هزار سال پیش از آفریقا اومد بیرون و نواده هاش شصت هزار سال پیش به استرالیا رسیدند و قبیله یا نواده هاشون سر راه از کشورهای آسیایی از جمله عربستان و هند و چین رد شد و نواده هاشون بعدا به اروپا و آمریکا (از سمت شرق آمریکا) رسیدند. نتیجه این که تمام ما آدم هایی که نسل هامون در خارج از آفریقا شکل گرفته و گسترش پیدا کرده فقط و فقط از نوادگان این قبیله و بالاتر از اون بچه های فقط و فقط یک زن از این قبیله هستیم! به عبارتی جمیعا جمیعا یک مادر داریم و اون هم همین بانوی آفریقایی هست که صد البته طبق شواهد و قراین سختی های سفر از آفریقا به خارج از آفریقا رو تاب آورد و به تمام ما زندگی بخشید!

اولین تاریخ نبشته ها نقش های کف دست آدم ها هستند که در غارها به جا مونده اند. اجداد اعظم ما یه سری مواد رنگی (لابد منشا حیوانی داشته یا گیاهی حالا) رو می کرده اند توی دهانشون. دستشون رو می گذاشته اند روی دیواره ی غار و بعد پوووووف اسپری می کرده اند روی دستشون و بنایراین جای دستشون روی دیواره غار نقش می شده. جریان مال حدود بیست هزار سال پیشه (حالا دو سه هزار تا کمتر یا بیشترش رو کوتاه می آییم).

جالب این که اجدادمون یا پسرعموهای ارشدمون در اروپا گونه متفاوتی از انسان رو می بینند. این گونه ی متفاوت به طرز قابل تحسینی دوره ی یخی رو دوام آورده بوده. منتها اجداد (یا پسرعموهامون) که مثل خود ما جنسشون جلب بوده و یا اعصاب نداشته اند این گونه ی متفاوت رو طی پنج تا ده هزار سال از بین می برند. حالا معلوم نیست می کشنشون یا می خورنشون!!! نهایت ماجرا این که اون گونه ی متفاوت رو منقرض می کنند.

اونوقت یه عده ی تنبل تری بین این اجداد عظیم الشان ما که اصالتا شکارچی و جوینده (شکارچی حیوان و جمع آوری کننده ی گیاهان و میوه ها) بوده اند و یک جا بند نمی شده اند کشاورزی رو کشف می کنند. بنابراین می مونند یک جا چون دیگه مجبور نبوده اند دنبال غذا بگردند. اما جالبه که عمرشون نسبت به پدربزرگ های شکارچی و جوینده ی ما به طرز آشکاری کمتر بوده. اولش به خاطر آرتروز و بعد ها به دلیل بیماری هایی بوده که از دام هاشون بهشون منتقل می شده. اما به زندگی کشاورزی ادامه می دن. دلیل عمده اش ازدیاد جمعیتشون بوده. مادر بزرگ های شکارچی ما فقط به تعدادی بچه داشته اند که می تونسته اند با قبیله حمل کنند و اینور اونور ببرند. اجداد کشاورز ما این محدودیت رو نداشته اند.

و…اینطوری می شه که بعد از پدید اومدن کشاورزی نوبت پیدایش شهرنشینی و حاکمیت و مذهب می شه.

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار

پیوست: گاسم منظور شاعر از گوهر همین مادر اعظم همه ی ماها بوده. کسی چه می دونه.