بحث کلاس دیروز در مورد گزارش سالانه ی ایندیگو بود و این که چقدر بیزنس کتابفروشی طی چند سال اخیر تغییر کرده و این که ایندیگو برای تطبیق با مدل جدید چکارها کرده, چقدر سریع واکنش نشون داده, و حالا اوضاع مالی شون در چه وضع و حاله, و این که رقبای جدیدشون کدوم شرکت ها هستند.

یه موضوع بدیهی که به ذهن من نرسیده بود این بود که بعد از پدیده ی کتاب الکترونیکی , فروش کتاب هایی که مردم نمی خواستند کسی دستشون ببینه بالا رفت: کتاب های رومانس چرتکی , و کتاب های اروتیک.

یه موضوع جالب دیگه این که سالی که جلد آخر هری پاتر وارد بازار شد ایندیگو دو سری در آمد اعلام کرد. در آمد با در نظر گرفتن فروش هری پاتر و در آمد بدون در نظر گرفتن فروش آخرین جلد هری پاتر!

کسی کتاب پنجاه سایه ی خاکستری یا همون the fifty shades of grey رو خونده؟ یکی از مثال های استادمون در مورد کتاب اروتیکا این بود و پسرهای کلاس خندیدند و گفتند دخترها خجالت نکشند و بگن اگه خوندنش! دو تا از دخترها با شرمندگی دستشون رو بلند کردند.
همکار حامله ی من هم بهم گفته بود  که کتاب خصوصا برای بانوان بسیار اروتیک هست. گفت که اوایل حاملگی اش فکر نمی کرده دیگه هرگز میل جنسی داشته باشه و با این کتاب بسیار تحریک شده!!!! منتها توی فیس بوک خانوم یکی دیگه از همکارهام نوشته بود که از خوندنش پشیمونه و فکر می کنه که این کتاب نهضت زنان رو صد سالی به عقب رونده!

خلاصه که اگه کسی خونده و نظر شخصی داره بگه. بسی کنجکاو هستم که در موردش بدونم. ببینم بعد از مادام بواری روی این کتاب وقت بگذارم یا بی خیالش بشم.

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار