صبح در مورد صنعت داروسازی میخوندم.
بیشترین هزینه در صنعت داروسازی مربوط می شه به بخش تحقیقات. از کلی ایده و دارو که در بخش تحقیقات مورد مطالعه قرار می گیره تعداد خیلی خیلی کمی موفق می شن و به بازار راه پیدا می کنند. تعداد بی شماری هم حق نوآوری (patent) این وسط وجود داره که ساخت همون دارو یا در مواردی مشابهش رو برای شرکت های رقیب تقریبا غیر ممکن می کنه.
مشکل این می شه که قیمت دارو خیلی بالا می ره. البته تاجایی که می دونم قوانینی هست که قیمت دارو رو در حد خاصی نگه می داره. خصوصا در مورد داروهای خیلی ضروری. اما از طرف دیگه همین قوانین می تونه کار رو برای شرکت های داروسازی مشکل بکنه.
در کشورهای غربی (از جمله کانادا) بیمه های زیادی هستند که هزینه ی خیلی از داروها رو پرداخت می کنند. اما این بیمه ها هم روز به روز در مورد داروهایی که تحت پوشش بیمه هستند سختگیر تر می شند و لیست داروهای تحت پوشش خودشون رو گاهی کوتاهتر می کنند.
مشکل اساسی تر زمانی پیش میاد که این داروها برای کشورهای جهان سوم لازم می شند. به عنوان مثال ایدز در آفریقا مشکل آفرین هست. اما هزینه ی داروهای ایدز برای هر نفر می تونه تا سالی ۶۵۰۰ دلار هم برسه. این در حالیه که در آمد سرانه در آفریقا به زحمت به سالی ۶۵۰۰ دلار می رسه. بنابراین شرکت های داروسازی در موارد خاصی مجبور می شند داروها رو به قیمت پایین تر به این بازارها عرضه کنند.

در این حالت تفاوت قیمت دارو باید از جایی تامین بشه. این “جا” کشورهای اروپایی خواهند بود. در کشورهای اروپایی قیمت این قبیل داروها بالاتر می ره.

چند سال پیش ها یکی از کشورهای آمریکای لاتین (گمونم برزیل بود. یادم نیست.) کلک جالبی زد. در اون کشور ایدز داشت فراگیر می شد. اومدند یه قانون بین المللی رو پیدا کردند که می گفت در موارد بسیار اضطراری کشورها می تونند patent رو نادیده بگیرند و دارو رو خودشون تولید کنند. بنابراین در برزیل دارو رو تولید کردند. هزینه ی R&D نداده بودند و قیمت نهایی دارو بسیار پایین و برای مردم قابل تهیه بود.
شرکت داروسازی تولید کننده ی اصلی به دادگاه کشیدشون ولی از اونجا که چندین سال طول کشید و پای مسایل انساندوستانه در میان بود شرکت داروسازی اصلی هم نهایتا از کل شکایت منصرف شد و….everybody lived happily ever after!!

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار