مبحث اقتصاد رو خیلی دوست دارم. سر کلاسش که می شینم فکر می کنم شاید خر شدم رفتم دکتراش رو هم گرفتم.
به هر حال…توی همین چند هفته و با همین مفاهیم ابتدایی که یاد گرفتیم دیدم هر جور می چرخونمش هیچ جوری با الگوهای اقتصادی ایران جور در نمیاد.
کل بحران اروپا و اوضاع اقتصادی کانادا از دهه ی هفتاد تا امروز رو با همون چهار تا دونه الفبای ابتدایی توضیح داد. اونوقت من هر چی به ایران و دونه دونه ی وقایع اقتصادی اش نگاه کردم دیدم به هیچ صراطی مستقیم نمی شه!

از استاده پرسیدم. استاده گفت برای اون باید بری گزارش ها و تحقیق های بانک جهانی رو نگاه کنی. این الگوها ربطی به اون اقتصاد ها ندارند!

اومدم از روی علاقه ی شخصی نگاه کنم ببینم چه خبره. اول بای بسم الله بامزه ترین جوک روز رو خوندم:

لیست وظایف بانک مرکزی ایران به شرح زیر است:
۱. حفظ ارزش واحد پول ملی (!!!)
۲. تراز پرداخت ها (یعنی بدهی و طلب سرمایه و بده بستون ات با باقی کشورها, تراز باشه)
۳. تسهیل معاملات
۴. مشارکت در پیشرفت اقتصادی کشور!!!

ولله درست که فکر می کنی می بینی این بانکه وظایفش رو بدکی هم انجام نمی ده. منتها این وظایف رو برای یه عده ی خاصی انجام می ده. اون هم به نحو احسن!

شماره ی یک: نکته در تعریف ‘ملی’ است! کی گفته ملیت همه ایرانیه. ملیت یه آدم های خاصی هر جایی که باشه, واحد پولشون نسبت به پول ایران بهینه می شه!
شماره ی دو: بر منکرش لعنت. تراز پرداختها به برخی کشورها با تراز بدهی ها به برخی دیگه از کشورها (منجمله ایران) صاف و صوف میشه. می گم که. مهم اینه که تعریف ‘ملی’ چی باشه.
شماره ی سه: در تسهیل معاملات نمره ی بانک مرکزی از صد به راحتی هزار و دویسته, برای ‘برخی آدم ها’ اگه متوجه عرایضم باشید.
شماره ی چهار: کدوم کشور؟! بر می گرده به همون سوال اول. تعریف ملی, و سوال مرتبط با سوال اول: کدوم کشور!?

یعنی بیجاره بانکه داره وظایف رو انجام می ده طفلی. منتها باید ببینی از دید کی دقیقا.

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار