خیلی از سوال ها دو جور جواب دارند: جواب راست و جواب درست. گاهی اوقات جواب راست و جواب درست یکی هستند. خیلی از اوقات هم خیر.

فرض بفرمایید در محل کارتون سوار آسانسور می شید. رییس کل رو می بینید. ازتون می پرسه کار و بار چطوره. جواب درستش اینه که کار بسیار زیاده اما بسیار دوست داشتنی و ارضا کننده و حسابی هم روی روال. جواب راستش اما اینه که این هفته تقریبا کاری نیست و پروژه های این ماه هم تایید نشده اند و رییس و تیم در حال ارزیابی هستند و یه همکار خیلی خود شیرین داریم توی تیم که بدمون نمیاد زنده زنده پوستش رو بکنیم!!!

یا فرض بفرمایید خانوم همسایه دم در ازتون می پرسه حالت چطوره. جواب درستش اینه که بگی به مرحمت شما بدکی نیستیم. همه خوبند. اگه بخوای مودب باشی و کمی حرف رو ادامه بدی می تونی بگی مادر کسالتی داشتند که بحمدلله رفع شد. خودم هم نیمه سرماخوردگی ای داشتم که فقط یه کمی فین فین اش بهم مونده. ولسلام. جواب راستش اما اینه که دیشب سر اختلاف با خواهر شوهرم, با شوهره حرفمون شد. شب هم ..ونمو کردم بهش خوابیدم. کسالت مامانم هم پاک دیونه ام کرده وسط این همه گرفتاری و سرماخوردگی خودم. پسرم هفته ی پیش ماشین رو وسط اتوبان کله معلق کرده و بعد هم با یه دختره ی غریبه اومده خونه و صاف رفته ان توی اتاقش و در رو دو سه ساعتی بسته اند. دلشوره من رو کشته. زن داداشم هم با مامانم نمی سازه, و خواهرم هم سه چهار روزه که فهمیده شوهرش که بچه اش هم نمی شه با منشی شرکت ریخته رو هم,  تازه شب هم خونه برنگشته….

جوابی که دختر پنج ساله ات باید  به یه سوال بشنوه متفاوته با اوینچه که رییست باید بشنوه یا شوهرت باید بشنوه یا همسایه ی دست راستی. بامزه اش اینه که خیلی از وقت ها هیچ کدوم جواب راست نیستند! یا ورژن های مختلف جواب راست هستند یا…

خلاصه ی مطلب این که, جواب راست جواب تو هست به سوال که به درد خودت می خوره و لاغیر. جواب درست جوابیه که سوال کننده باید بشنوه. به عبارتی یه لحظه تمرکز می کنی. فکر می کنی سوال کننده دقیقا و دقیقا و دقیقا چرا داره می پرسه. متناسب با مکالمه و شخص, جواب درست رو تحویل می دی. هر کسی لزوما جواب راست رو نباید بشنوه و اصلا براش اهمیتی نداره یا براش خوب نیست که بشنوه. اصلا لزومی نداره که کسی که سوال رو پرسیده جواب راست رو بشنوه. نفعی که به حالت نداره هیچ. ممکنه هر لحظه هم به ضررت استفاده بشه. جواب درست همیشه کافیه. به نفع خودته بیشتر از هر چیزی. و…اگه هم کسی سوالی نکرده, که اصولا حرف خاصی نزنی بهتره. مگه این که  حرف درستی برای زدن داشته باشی. نه لزوما حرف راست!

مساله اینه که درست بودن یک جواب مهمه و نه راست بودن یا نبودنش.

سیاستمدار ها و وکیل ها و روسای بزرگ گروهی هستند که به سوال ها جواب درست می دهند و نه لزوما جواب راست. فرقی نداره سیاستمدار کلک حقه باز باشند یا فعال حقوق بشری مدل نلسون ماندلا حتی.

سیاستمدار های موفق اما اونهایی هستند که نه تنها جواب درست رو تحویل طرف می دهند, که از جواب های درست طرف یا از خود طرف راستش رو می فهمند.

خلاصه که …به قول مشقاسم خدا بیامرز کل دنیا همینه…راستش رو می خواین یا…دروغش را!؟

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار