ما جنس مذکر رو دوست داریم. در تمام طول تاریخ از تمام ستم های جنس مذکر به خود جنس مذکر پناه آوردیم و از جنس مذکر کمک خاستیم. بعضی ها انسان بودند و زن رو هم انسان تلقی می کردند, ولی متاسفانه نه همه .
با این وجود به جنس مذکر تولد بخشیدیم, با شادیش شاد شدیم و با گریه اش گریستیم,در خانواده هنگام تولد بخشیدن به همجنس خود مورد تحقیر و پرسش و راندگی واقع شدیم و از تولد بخشیدن به جنس مذکر افتخار کردیم. از شیره جان خود سیرابش کردیم,از زندگی خود گذشتیم و زندگی اش را ساختیم, قرن ها در اندرونی چشم انتظار آمدنش نشستیم,بالا رفت پله شدیم,روی امیال خود سرپوش گذاشتیم تا امیال او را رضایت بخشیم, به دست هایی که حتی گاه برای کوبیدن ما بالا رفت بوسه زدیم,توسط او کوبیده شدیم,بالا رفتنش را دیدیم و گاه که خاستیم بالا برویم با مخالفتش روبرو شدیم , به توانایی هایش ایمان آوردیم و توانایی های ما را زیر سوال برد, غیرتش را به جان پذیرفتیم و حسادت ما را به قیمت نابودی احساس و وجودوزندگی ما گناه دانست. استقلال خود را فدای استقلال و حکومت و اقتدارش کردیم و وابستگی ما را گناه ما و حربه ای علیه ما دانست,آزادی خود را فدای شهوت پرستی اش کردیم و به جای زنجیر زدن و مهار شهوت پرستی اش , آزادی خود را فدا کردیم. گناه رانده شدن اش از بهشت را برای کل تاریخ به دوش کشیدیم…
و حالا… پدرها,برادرها, شوهرها,پسرها و دوستان عزیز تر از جان ما! دوستتان داریم. همین جا می پرسم, خانم های خواننده کدام یکی از شما به برادرش, پدرش,شوهرش,پسرش, و دوستش عشق نمی ورزد؟ اما ما هم سهم خود را از زیبایی های مورد عشق واقع شدن نه وسیله ارضای شهوت و اهدای خدمت بودن,برخورداری از زندگی با همه آنچه به بشر اهدا کرده, مورد خوشامد خانواده بودن به هنگام تولد,در بیرونی زندگی کردن,بالا رفتن و پله داشتن, توانا تلقی شدن,حسادت و غیرت داشتن, مستقل بودن, حاکم و مقتدر بودن,آزاد بودن و مورد هجوم واقع نشدن و حداقل قدردانی به خاطر تمام آنچه که فدا کردیم, می خاهیم.
شما هم به عنوان انسانی مانند ما با درک از خاسته ها و تمام احساسات بالا که هر انسانی تجربه شان کرده, به عنوان معشوق های ما و به عنوان بسیار خوش بینانه دوستان نادان ما در طول تاریخ, حال زیبایی های وجود خود را به ما نشان دهید و دخترها,خاهر ها,همسرها, مادر ها و دوستان خود را یاری کنید.
دوستتون دارم,خوش بگذره,به امید دیدار