بعضی روزها می شوند گذشته. بعضی روز ها می شوند خاطره.

گذشته ها فقط می گذرند. مثل مهره های گردنبند نه متمایز از یکدیگر. خاطره ها به خاطر می مانند. ثبت می شوند. از پس سالها خودنمایی می کنند گاه و بیگاه. مثل مهره ی شکسته ی گردنبند گاهی خراشنده…یا مثل نگین گردنبند چشم نواز و خیره کننده.

هر صبح فکر می کنم می خواهم خاطره ای از امروز داشته باشم. هر شب خاطره ی روز را مرور می کنم. درخشش… اشک یا لبخند…چه تفاوت دارد…

تا روز آخر…آخرین خاطره….

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار