که در آفرینش ز یک گوهرند (جدی جدی)!!

Posted by کت بالو on November 29th, 2012

دارم مستند بی بی سی در مورد تاریخ دنیا رو نگاه می کنم. مستند های بی بی سی جزو زیباترین مستند ها هستند.

چند تا آموختنی جالب داشت.
اول این که فقط و فقط یک قبیله حدود شصت هفتاد هزار سال پیش از آفریقا اومد بیرون و نواده هاش شصت هزار سال پیش به استرالیا رسیدند و قبیله یا نواده هاشون سر راه از کشورهای آسیایی از جمله عربستان و هند و چین رد شد و نواده هاشون بعدا به اروپا و آمریکا (از سمت شرق آمریکا) رسیدند. نتیجه این که تمام ما آدم هایی که نسل هامون در خارج از آفریقا شکل گرفته و گسترش پیدا کرده فقط و فقط از نوادگان این قبیله و بالاتر از اون بچه های فقط و فقط یک زن از این قبیله هستیم! به عبارتی جمیعا جمیعا یک مادر داریم و اون هم همین بانوی آفریقایی هست که صد البته طبق شواهد و قراین سختی های سفر از آفریقا به خارج از آفریقا رو تاب آورد و به تمام ما زندگی بخشید!

اولین تاریخ نبشته ها نقش های کف دست آدم ها هستند که در غارها به جا مونده اند. اجداد اعظم ما یه سری مواد رنگی (لابد منشا حیوانی داشته یا گیاهی حالا) رو می کرده اند توی دهانشون. دستشون رو می گذاشته اند روی دیواره ی غار و بعد پوووووف اسپری می کرده اند روی دستشون و بنایراین جای دستشون روی دیواره غار نقش می شده. جریان مال حدود بیست هزار سال پیشه (حالا دو سه هزار تا کمتر یا بیشترش رو کوتاه می آییم).

جالب این که اجدادمون یا پسرعموهای ارشدمون در اروپا گونه متفاوتی از انسان رو می بینند. این گونه ی متفاوت به طرز قابل تحسینی دوره ی یخی رو دوام آورده بوده. منتها اجداد (یا پسرعموهامون) که مثل خود ما جنسشون جلب بوده و یا اعصاب نداشته اند این گونه ی متفاوت رو طی پنج تا ده هزار سال از بین می برند. حالا معلوم نیست می کشنشون یا می خورنشون!!! نهایت ماجرا این که اون گونه ی متفاوت رو منقرض می کنند.

اونوقت یه عده ی تنبل تری بین این اجداد عظیم الشان ما که اصالتا شکارچی و جوینده (شکارچی حیوان و جمع آوری کننده ی گیاهان و میوه ها) بوده اند و یک جا بند نمی شده اند کشاورزی رو کشف می کنند. بنابراین می مونند یک جا چون دیگه مجبور نبوده اند دنبال غذا بگردند. اما جالبه که عمرشون نسبت به پدربزرگ های شکارچی و جوینده ی ما به طرز آشکاری کمتر بوده. اولش به خاطر آرتروز و بعد ها به دلیل بیماری هایی بوده که از دام هاشون بهشون منتقل می شده. اما به زندگی کشاورزی ادامه می دن. دلیل عمده اش ازدیاد جمعیتشون بوده. مادر بزرگ های شکارچی ما فقط به تعدادی بچه داشته اند که می تونسته اند با قبیله حمل کنند و اینور اونور ببرند. اجداد کشاورز ما این محدودیت رو نداشته اند.

و…اینطوری می شه که بعد از پدید اومدن کشاورزی نوبت پیدایش شهرنشینی و حاکمیت و مذهب می شه.

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار

پیوست: گاسم منظور شاعر از گوهر همین مادر اعظم همه ی ماها بوده. کسی چه می دونه.

موزیک

Posted by کت بالو on November 25th, 2012

برنامه تلوزیونی من و تو، مسابقه شعر یادت نره رو نگاه می‌کنم. یه چیز خیلی‌ جالب رو متوجه شدم. شعر‌های دهه ۱۳۷۰ به قبل رو بلد هستم. دهه ۷۰ به بعد رو اصلا!!! گمونم ارتباطی‌ به تموم شدن دره دبیرستان و ورود به دانشگاه و مزدوج شدن داره. دقت که می‌کنم میبینم حالا هم همیشه به موسیقی‌‌های دهه هفتاد به قبل، تا دهه بیست بیشتر کشش دارم تا جدید ها. اسمش پیر شدن هست، سلیقه هست، نسل هست، یا چسبیدن به میراث قدیمی‌، نمیدونم. هر چی‌ هست، همینه که هست!

از جدید ها، موسیقی‌ غربی رو بیشتر گوش دادم و به گوشم آشناست. صد البته موزیک پاپش.

به هر حال که بعد از خارج شدن از ایران ارتباطم با موزیک و فیلم و سریال های‌ جدید قطع شد. اونقد که می‌تونم بشمارم چیا رو دیدم. مکس، مارمولک، جدایی نادر از سیمین، قهوه تلخ تا نصفه، فیلم زنان بدون مردان، و حالا دو تا از شو‌ها ی برنامه من و تو: صد آهنگ منتخب و همین برنامه شعر یادت نره.

اما هنوز با اون قبلی‌ ها، سریال های‌ دهه پنجاه، رمان‌ها ی دههِ چهل و پنجاه، و همون موسیقی‌ های‌ پاپ, ایضاً بند تمبونی, و بعضا تصنیف های‌ زیبای موسیقی‌ ایرانی‌ کلی‌ کیف می‌کنم.

برادر محترم میگفت در دوران حاملگی‌ به موومان های‌ دوم موسیقیدان‌ها گوش بده، واسه بچه خیلی‌ خوبه. بنده عمرا بتونم موومان گوش بدم. با توجه به این که یکی‌ از دوستامون در دوره حاملگی‌ شجریان گوش می‌داده و بنابر این نوزاد بعد از تولد با آهنگ شجریان میخوابیده، من فکر کنم این بچه دنیا که بیاد با آهنگ مرتضی‌ احمدی و جلال همتی و (خیلی‌ که بخوایم لطف کنیم) داود بهبودی تخت بخوابه!!

و…موومان دوم و بتهوون و اینها هم اصولا و کلا توی کار من نیست. شرمنده برادر موزیسین عزیزمون هستیم، بد فرم.

دوستتون دارم، خوش بگذره، به امید دیدار

غر غر

Posted by کت بالو on November 20th, 2012

اگه از یه چیز متنفر باشم اینه که وقتی هوا تاریکه و سرده از خونه بیام بیرون که برم سر کلاس!
بدیش اینه که کلاس های غروب از ماه نوامبر تا ماه مارچ همه می خورند به تاریکی و سرما!
آخه کدوم شیرپاک خورده ای به فکرش رسیده ساعت هفت تا ده شب کلاس بگذاره؟ لااقل شش تا نه می گذاشتند. بهتر بود. خیلی بهتر بود.

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار

اوباما, رئیس جمهور زنان

Posted by کت بالو on November 7th, 2012

میتونستم به رامنی فکر کنم، اگه نظرات حزبش در موردِ خانم‌ها متفاوت میبود.

از تمام سیاست‌ها یه داخلی‌ و خارجیش گذشته، و از تمامِ برنامه‌ها ی اقتصادیش (خوب یاا بد، شدنی یا نشدنی‌) گذشته، نظرات حزبش در مورد زنان برای من یه نفر تعیین کننده بود.

به عبارتی، حاضرم به قیمت (به فرض محال) کن فیکون شدنِ اقتصاد و سیاست دنیا و امریکا و خودم روش، به کسی‌ رای بدم که حزبش نظرات اینجور بحث انگیز در مورد زنان ناداشته باشه.

بیشتر از این که از انتخابِ اوباما خوشحال بشم، از رایِ زنان خوشحال شدم و از رایِ مادر ها. زنان ۱۱ در صد و مادر ها۱۳ در صد بیشتر به اوباما رای داده بودند تا به رامنی. این در صد در مورد مرد‌ها و پدر‌ها تقریبا بر عکس بود، با اختلافِ کمتر. فکر می‌کنم اگه آمار مادر‌ها ی دختر دار رو می‌گرفتند، تفاوت از ۱۳ درصد هم بالاتر میزد.

اوباما مسلما رئس جمهور زنان هست.

نطق شکست دیشب رامنی رو دوست داشتم. اگه کاریزمای دیشبش رو در طول مبارزه داشت، و اگه موضعش در مورد خانم‌ها متفاوت بود، شرط میبندم شانسش بیشتر میشد.

به زنان امریکا تبریک میگم، بیش از این که به اوباما تبریک بگم.

دوستتون دارم، خوش بگذره، به امید دیدار

پیوست: خوشحالم که به نظر میاد مجموع آرای اوباما در کلّ بیشتر بشه. . هیچ وقت به سیستم electoral آمریکا خیلی‌ اعتماد نداشتم. هر چی‌ هم باشه عجیبه اگه (مثلِ بعضی‌ وقتهای کانادا) رهبر کشور انتخاب اکثریتِ مردم نباشه، حالا دلیلش هر چی‌ می‌خواد باشه. صبر کنیم ببینیم چی‌ میشه.

کامنت های هرز

Posted by کت بالو on November 1st, 2012

این وبلاگ من دو سه سالی هست که تمام مدت و به سرعت  میشه پر از کامنت های هرز (اسپم!).  هر دو سه روز یه بار باید برم و صد تا صد تا فله ای یا دونه دونه پاکشون کنم. امروز رفتم می بینم واسه نوشته ی ‘حاملگی’ کامنت اسپم اومده تبلیغ ویاگرا!!!

یعنی بی ربط تر و به درد نخور تر و فحش تر و کنایه آمیز تر از تبلیغ ویاگرا واسه پست حاملگی یه زن حامله اگه به فکرتون رسید جایزه دارین!!!

خیلی سعی می کنم اسپم ها رو قبل از پاک کردن چک کنم , ولی گاهی که تعدادشون خیلی میره بالا نمی شه. بنابراین اگه احتمالا کامنت گذاشتین و دیدین ناغافلی نیستش شرمنده  تونم بی هوا رفته توی اسپم و فله ای پاک شده!

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امیددیدار