آقاهه

Posted by کت بالو on June 30th, 2010

پروژه حساسه. خیلی حساس. شما از شدت نگرانی عین اسفند روی آتیش ورجه وورجه می کنید. یه کنفرانس تلفنی دارین با سه تا شرکت دیگه که هر کدوم مسوول یه قسمت پروژه هستند و از یه منطقه ی زمانی دیگه با اختلاف سه ساعت. دو تا تیم دیگه هم به غیر از تیم شما از شرکت توی کنفرانس هستند.

نماینده ی یکی از تیم های شرکتتون ساعت شش بعد از ظهر میگه به سلامت و تشریف می بره. در حالی که اگه تا ساعت هفت مثل باقی ملت توی کنفرانس مونده بود کار یه نصفه روز جلو می افتاد. همون ساعت هفت یه ایمیل براش می زنید جهت پیگیری. جواب از کل ملتین درگیر در پروژه میاد و از اون آقاهه خیر.

فردا صبحش عین کنجد شاهدونه ی رو اتیش ساعت ده دقیقه به نه تلفن آقاهه می زنید. نیست پیغام می گذارید. ده صبح می رین سر میزش. باز هم نیست. ساعت یازده می رین سر میزش. هست!!!!!!!! توجیه اش می کنید که بفهمه اصلا چی رو باید نگاه کنه. تا حالا داشته اطلاعات غلط رو نگاه می کرده!

خلاصه…رییس اش زنگش می زنه. می فهمید که آقاهه جمعه و دو شنبه رو از خونه کار می کنه و سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه ی بعدی رو مرخصیه!!!!

 بعد…نگاه می کنید می بینید یه لوح سر میزشه واسه ی پنجمین سال کارش در شرکت. می پرسید. معلوم می شه هفت ساله توی شرکته. همون جا نشسته و همون کار هفت سال پیش رو امروز هم انجام می ده! معما حل می شه!

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار

دو حالت

Posted by کت بالو on June 26th, 2010

ولله عرض شود به خدمتتون که از دو حالت خارج نیست.

یا هی فکر می کنی کی این شام لعنتی تموم می شه با آقاهه برم سانفرانسیسکو.
یا فکر می کنی کی این سانفرانسیسکو ی لعنتی تموم می شه برم شام ام رو بخورم!

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار

بدجنسی!

Posted by کت بالو on June 24th, 2010

ولله بر منکرش لعنت که زیر اون لباس های شنبه یکشنبه و سر نسبتا کچل و بفهمی نفهمی چربی های شکم و دماغ دراز و صدای تو دماغی ونگ ونگی, قلبی از طلا می درخشه.

اما راستیتش اگه من جای شما بودم و دوست دخترم بهم گفته بود قیافه ام از براد پیت و تام کروز بهتره, یا به مشاعر دختر خانوم شک می کردم یا به صداقتش.

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار

!!!

Posted by کت بالو on June 21st, 2010

فقط یه نصفه گیلاس شراب و….

دختر بی جنبه بی تربیت!!!

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار

Posted by کت بالو on June 16th, 2010

دو تا کلمه توی ذهنم می چرخه:

بی شرف ها! کثافت ها!

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار

یه اتفاق ساده

Posted by کت بالو on June 11th, 2010

 حالا…سال های ساله که من روز تولدش و باقی روزها شادم و خوشحال! همین.

برای گل آقا

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار

وظیفه

Posted by کت بالو on June 2nd, 2010

بهترین روش برای این که کاری رو انجام بدم اینه که اون رو به صورت وظیفه ی برنامه ریزی شده (task) در بیارم!

برای مثال برای این که فیلم ببینم تصمیم گرفتم برم فیلم ها رو به ترتیب حروف الفبا اجاره کنم. گل آقا نگذاشت ادامه بدم البته!!! راست هم می گفت طفلک. کل تفریح قضیه ازش گرفته می شد.

حالا دوباره دو تا کار رو به صورت وظیفه در آوردم. به هیچ کدومشون علاقه ای نداشتم. اما چون به صورت task در آوردمشون کلی هیجان زده ام!

مهم نیست عادیه یا غیرعادی. مهم اینه که لذت انجام دادن یه task برای من بیش از حد زیاده!

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار